... و جعلنا لهم لسان صدق علیّا

طبقه بندی موضوعی
پیوندهای روزانه

۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امیرالمومنین علی علیه السلام» ثبت شده است

نـــــــــــــــــــــوروز

پنجشنبه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۲، ۱۱:۱۰ ب.ظ

نوروز به معنای روز نو است و در اصطلاح رایج این مرز و بوم به نخستین روز فروردین و رسیدن آفتاب به برج حَمَل و آغاز بهار، نوروز گفته می شود. برای این روز در میان ایرانیان و برخی اقوام و کشورهای دیگر آداب و رسومی وجود دارد. احادیثی که در منابع روایی درباره این روز آمده اند با صرف نظر از سند آن ها به لحاظ محتوا متعارض هستند؛ برخی آن را تایید و برخی نفی کرده اند.

رد و تایید در این روایات به لحاظ رسم های ناپسند و پسندیده نوروز است؛ یعنی روایت نفی درباره سنت های نادرست آن باشد و روایت تایید ، سنت های خوب آن را تایید می کند.

این احتمال هم وجود دارد که روایت تایید، شاید به جهت نزدیک بودن این روز با حادثه غدیر و ولایت حضرت امیرمومنان علی (علیه السلام) باشد چرا که بر اساس برخی محاسبات ریاضی و نجومی ، جریان غدیر در سال دهم هجرت در روز 27 اسفند ماه بوده است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نیز تا سه روز جهت بیعت گرفتن در سرزمین غدیر درنگ فرمودند. پس نوروز سال دهم هجری هم زمان با غدیر بود.

گفتنی است برخی از سنت های خوب آن در شمار اموری است که اسلام به صورت کلی بر آن ها تاکید دارد؛ مانند نظافت و خانه تکانی، نیکوکاری، کمک به نیازمندان، به ویژه خویشان و بستگان ، توجه به سالمندان، مهر و محبت به یکدیگر، صله رحم و دید و بازدید دوستان که بسا از این طریق کینه های دیرین زدوده می شوند و نیز از سنت های خوب آن، روی آوردن به پاکی و طهارت معنوی است که مومنان با رفتن به قبرستان ها و اماکن مذهبی و زیارتگاه ها به ذکر و دعا می پردازند و دعای « یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبر اللیل و النهار و یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال» ورد زبانشان است.

مفاتیح الحیاه ، آیت الله جوادی آملی، ص 754و755.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۲ ، ۲۳:۱۰
lesane sedq

چرا صبر در کنار صلاه ؟

پنجشنبه, ۳ بهمن ۱۳۹۲، ۰۱:۲۳ ق.ظ

سرّ این‏که از میان همه مکارم اخلاق، نظیر شکر، یقین، حلم، حسن‏ خلق، رضا، تسلیم و توکّل، «صبر» در کنار نماز قرار گرفته و مثلاً نفرموده «استعینوا بالتوکّل والصلوة» یا «استعینوا بالشکر والصلوة» و به بیان دیگر، صبر و نماز با هم ذکر شده، شاید این باشد که گزینش صبر از میان همه مکارم اخلاق، مقتضای بلاغت کلام است؛ زیرا این خطاب در پی خطاب‏های دیگری است که در آیات قبل به صورت یک سلسله واجبات و محرّماتِ نیازمند به صبر و استقامت مطرح شده و طبعاً چنین جایگاهی متناسب با سفارش به صبر از یک سو و سفارش به ارتباط با خدا(نماز) از سوی دیگر است.

 

جایگاه صبر در فرهنگ قرآنی

... صبر در فرهنگ قرآنی از جایگاه ویژه ‏ای برخوردار است. حتّی از برخی آیات برمی‏ آید که از برخی جهات، صبر از نماز نیز برتر است؛ مثلاً با آن‏که در آیه مورد بحث به خصوصِ نماز، اهمیت ویژه ‏ای داده شده در عین حال در آیه153 همین سوره پس از جمله (یا أیها الذین آمنوا استعینوا بالصبر والصّلاة)، به جای آن‏که بفرماید: «إنّ الله مع المصلّین» آمده است: (إنّ اللّه مع الصابرین) و نیز آنچه در آیه154 به عنوان عظمت مقام شهید مطرح است: (ولاتقولوا لمن یقتل فی سبیل الله أموات... )، به برکت صبر و مقاومت شهید در میدان نبرد است.

 

معنای صبر

صبر غیر از سکوت است؛ صبر عبارت از کفّ نفس به فرمان خدای سبحان و بهترین عامل پیروزی در برخورد با مشکلات است و چنان‏که گذشت به جا آوردن نماز همراه با خضوع و خشوع و حضور قلب و رعایت همه شرایط و خصوصیت‏های آن درگرو صبر و پایداری است و این‏که در برخی روایات آینده صبر و صلاة بر رسول اکرم‏ (صلی الله علیه و آله و سلم) و امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) تطبیق شده از این‏ روست که آنها حقیقت صبر و نماز بودند.

 

 [تسنیم‏، جلد 4 -  صفحه 168- 169]

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ بهمن ۹۲ ، ۰۱:۲۳
lesane sedq

رابطه سؤال و عقل

سه شنبه, ۱ بهمن ۱۳۹۲، ۰۸:۵۱ ب.ظ

نژاد امّی که مبتلا به جاهلیت مزمن و دیر پا شده است، نه از بیت علم آگاه، نه از در ورودی آن باخبر و نه از کلید آن مستحضر است. ابن عباس می‌گوید: قوم رسول اکرم(صلّی الله علیه وآله وسلّم) کمترین سؤال را از آن حضرت داشتند[1]؛ یعنی اگر اقوام دیگر از پیامبران خود پرسش چندانی نداشتند قوم رسول گرامی از دیگر اقوام عقب افتاده‌تر بودند.

اگر در صدر اسلام در میان صحابه خِردورزان بسیاری بودند و مسائل فراوانی از پیامبر اکرم(صلّی الله علیه وآله وسلّم) می‌پرسیدند، امروز گرفتار بسیاری از مشکلات علمی و عملی نبودیم. متأسفانه در بین صحابه پیامبر(صلّی الله علیه وآله وسلّم) کمتر افرادی دارای لسان سَئول و قلب عَقول بوده‌اند.

علامه طباطبایی می‌فرمودند: حدود دوازده هزار نفر محضر پیامبر اکرم(صلّی الله علیه وآله وسلّم) را ادراک کردند؛ ولی هیچ‏یک نتوانستند به اندازه امیرمؤمنان، علی(علیه‌السلام) از رسول اکرم(صلّی الله علیه وآله وسلّم) مطالبی را بپرسند و سخنان آن حضرت را ضبط کنند، چون حضرت علی(علیه‌السلام) دارای لسانی سَئول و قلبی عَقول بود: «إنّ ربّی وهب لی قلباً عقولاً و لِساناً سؤولاً».[2]

پرسش بجا و به شکل مطلوب، سؤال از مسائل سودمند عقلی و نقلی و پرسش همراه با تفکر، در تعالی دانش بسیار مؤثر است، از این‏رو اسلام به اصل پرسشگری و خوب پرسیدن: «حُسْن السؤال نصف العلم»[3] و از مسائل علمی و سودمند سؤال کردن، بسیار سفارش کرده و فرموده است که در مجالس خود مسائل علمی و مباحث مفید را مطرح کنید تا با این برنامه عملی گروهی بهره‌مند و مأجور شوند: «العلم خزائن و المفاتیح السؤال، فاسألوا یرحمکم الله فإنّه یؤجر فی العلم أربعة: السائل والمتکلّم والمستمع والمحبّ لهم».[4]

تحول عظیمی که با طلوع اسلام در فرهنگ و تمدن آن عصر پدید آمد زمینه صدها سؤال علمی را فراهم کرد، هرچند آنان که اهل پرسش بودند به پیامبر اکرم(صلّی الله علیه وآله وسلّم) دسترسی نداشتند و آنان‏که دسترسی داشتند اهل سؤال نبودند و گاهی با شنیدن صدای طبل تجاری، مسجد را رها کرده و رسول گرامی(صلّی الله علیه وآله وسلّم) را در حال خطبه نماز جمعه ایستاده تنها می‌گذاشتند.[5] پرسشهای محدود حجازیها همان بود که قرآن یاد کرده و فخر رازی، چنان‌که گذشت، رقم آنها را طبق استخراج، به چهارده عدد ثبت کرده است.

لازم است عنایت شود در موردی که عنوان سؤال به صیغه جمع یاد شده است، مانند (ویَسئَلونَکَ عَنِ الرّوح)[6] و...، گاهی پرسش کنندگان متعدد بوده‌اند و زمانی بیش از یک نفر نبوده؛ ولی اصل مطلبْ مورد نیاز عدّه‌ای بوده و مایل به پرسش بوده‌اند، هرچند به آن توفیق نیافته‌اند.

حسّاس‌ترین مطلبی که حاکی از تحجّر و جمود فراریان از دَرِ شهر شهود و بینش و باب مدینه علم و دانش است اینکه حضرت علی بن ابی طالب، امیرمؤمنان(علیه‌السلام) رسماً اعلام فرمود: «سلونی قبل أن تفقدونی فلأنا بطرق السماء أعلم منّی بطرق الأرض»[7] ولی پرسش شایسته‌ای از آن حضرت که درخور اهتمام باشد صورت نگرفت.

 


[1] - التفسیر الکبیر، مج3، ج5، ص129.

[2] - بحار الاَنوار، ج40، ص157. تسنیم، جلد 9صفحه 553

[3] - بحار الاَنوار، ج1، ص224.

[4] - کتاب الخصال، ص244 ـ 245.

[5] - ر.ک: مجمع البیان، ج9 ـ 10، ص436؛ البرهان، ج8، ص14.

[6] - سوره اسراء، آیه 85. تسنیم، جلد 9صفحه 554

[7] - نهج البلاغه، خطبه 93 و خطبه 189

 

[برگرفته از تسنیم، جلد 9 -  صفحه 554]

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ بهمن ۹۲ ، ۲۰:۵۱
lesane sedq

مصادیق صادقان

دوشنبه, ۲۳ دی ۱۳۹۲، ۱۲:۲۳ ق.ظ

معیار ایمان

صداقت و راستگویی از توصیه‏ های اکید اخلاقی است که همه انبیای الهی (علیهم‌السلام) به آن اهتمام داشتند: «إنّ اللَّه عزّ وجلّ لم یبعث نبیّاً إلاّ بصدق الحدیث و أداء الأمانه»[1]. در برخی روایات آمده است: فریب نماز و روزه افراد را نخورید؛ زیرا چه بسا انسان‏هایی که به نماز و روزه خو می‏گیرند، به گونه‌ای که اگر رهایش کنند، دچار وحشت و نگرانی می‏شوند، لیکن افراد را با صداقت در گفتار و ادای امانت بیازمایید: «لا تغترّوا بصلاتهم ولا بصیامهم فإنّ الرّجل ربّما لهج بالصلاة و الصوم حتّی لوترکه استوحش و لکن اختبروهم عند صدق الحدیث و أداء الأمانة».[2]

 

جایگاه صدق

در بیانات امیر بیان (علیه‌السلام)راستی با عناوین زیر یاد شده است:

  1.  لباس دین: «الصدق لباس الدین»[3]
  2. جمال آدمی و ستون ایمان: «الصدق جمال الإنسان و دعامة الایمان»[4]
  3. روح کمال: «الصدق روح الکلام»[5]
  4.  برادر عدل: «الصدق أخوالعدل»[6]، مایه عزّت: «الصدق عزّ»[7]
  5.  بهترین گفتار: «الصدق خیرالقول»[8]
  6.  مایه نجات: «الصدق ینجیک و إن خفته والکذب یردیک و إن أمنته»[9]

 

زیان های دروغ

  1. دروغ، بدترین زشتی: «لا سوء أسوء من الکذب»[10]
  2. ویرانگر ایمان: «إنّ الکذب هو خراب الإیمان»[11]
  3.  موجب فقر: «إعتیاد الکذب یورث الفقر»[12]
  4.  رهزن توفیق در عبادت: «إنّ الرجل لیکذب الکذبة فیحرم بها صلاة اللیل فإذا حرم صلاة اللیل حرم بها الرزق»[13]
  5. مایه بی‏ مروتی: «لیس لکذّاب مروّة»[14]
  6. نابودکننده شخصیت: «من کثر کذبه ذهب بهائه»[15]
  7.  کلید همه گناهان: «جمعت الخبائث فی بیت و جعل مفتاحه الکذب»[16]
  8.  موجب لعن فرشتگان و حاملان عرش و تعفّن روحی و... است: «المؤمن إذا کذب من غیر عذر لعنه سبعون ألف ملک و خرج من قلبه نتنٌ حتّی یبلغ العرش و یلعنه حملة العرش و کتب اللَّه لتلک الکذبة سبعین زنیّة أهونها کمن یزنی مع أُمّه».[17]

 

ترک کدام گناه بهتر است؟

مردی به رسول اکرم(صلّی الله علیه وآله وسلّم) گفت: من مخفیانه چهار گناه زنا، شراب‏خواری، دزدی و دروغگویی را مرتکب می‏شوم. کدام یک را ترک کنم بهتر است؟ پیامبر اکرم(صلّی الله علیه وآله وسلّم) فرمود: دروغ را رها کن. وقتی از پیش آن حضرت رفت، تصمیم بر زنا گرفت، با خود گفت: اگر پیامبرص دراین‏باره از من پرسش کند و من پاسخ دروغ بگویم، پیمان‏شکنی خواهد شد و اگر راست بگویم، بر من حدّ جاری خواهد کرد. از این رو ناچار به چشم‏پوشی از زنا شد. مشابه این ماجرا هنگام تصمیم بر دزدی و شراب‏خواری برای او پیش آمد؛ در نتیجه از هر چهار گناه چشم پوشید: روی أن رجلاً قال للنبی(صلّی الله علیه وآله وسلّم) أنا یا رسول اللَّه أستسرّ بخلال أربع: الزّنا و شرب‌الخمر و السّرق و الکذب فأیّتهنّ شئتَ ترکتُها لک؟ قال(صلّی الله علیه وآله وسلّم): «دع الکذب». فلمّا همّ بالزنا فقال: یسألنی فإن جحدتُ نقضتُ ما جعلتُ له و إن أقررتُ حُدِدتُ ثمّ همّ بالسّرق ثمّ بشرب‌الخمر ففکّر مثل ذلک، فرجع إلیه فقال: قد أخذت علیّ السّبیل کلّه فقد ترکتهنّ أجمع.[18]

 

مصداق صادقان در قرآن کریم چه کسانی هستند؟

بر این اساس، قرآن کریم پس از توصیه مؤمنان به تقوا، آنان را به همراهی با صادقان سفارش ویژه کرده است: (یا أیهاالذین ءامنوا اتّقوا اللَّه و کونوا مع الصادقین)[19] چنان که پیش از این نیز گفته شد مفهوم عام این آیه بر ائمه‌طهار (علیهم‌السلام) تطبیق شده است.

در ایام حکومت عثمان، روزی امیرمؤمنان (علیه‌السلام) با گروهی از مهاجر و انصار سخن می‏گفت، در ضمن سخنان خود از آنان پرسید:

شما را به خدا سوگند می‏دهم آیا به یاد دارید که پس از نزول آیه (یا أیها الذین ءامنوا اتقوااللَّه و کونوا مع الصادقین) سلمان پرسید: ای پیامبر خدا! این آیه عام است یا خاص؟ پیامبر اکرم(صلّی الله علیه وآله وسلّم) فرمود: همه مؤمنان مأمور به انجام این فرمان هستند، اما عنوان «صادقین» به برادرم علی و اوصیای من که پس از او می‌آیند، اختصاص دارد. مهاجر و انصاری که مخاطب سؤال حضرت علی (علیه‌السلام) بودند، گفتند: آری به یاد داریم: «...أمّا المأمورون فعامة المؤمنین أُمروا بذلک و أمّا الصادقون فخاصّةٌ لأخی علی و أوصیائی من بعده إلی یوم القیامة»؟ قالوا: اللهمّ نعم.[20]

عالم بزرگ اهل سنّت، حاکم حسکانی نیز مشابه این روایت را از پسر خلیفه دوم، عبداللَّه بن عمر نقل کرده است: عن عبداللَّه عمر [فی قوله تعالی]: (اتقواللَّه) قال: أمر اللَّه أصحاب محمد بأجمعهم أن یخافوا اللَّه ثم قال لهم: (و کونوا مع الصادقین) یعنی محمداً و أهل بیته.[21]

تفسیر المنار کلام عبداللَّه‏بن‏عمر را این گونه نقل کرده است: «مع محمد(صلّی الله علیه وآله وسلّم) و أصحابه». آن‏گاه می‏گوید: «سعیدبن‏جبیر و ضحّاک گفته‌اند: مع أبی‏بکر و عمر، اما ابن‏عباس و ابوجعفر گفته‌اند: مع علیّ»، لیکن به اعتقاد خودش حق با عبداللَّه‏بن‏عمر است که گفته آیه عام است. بنابراین، شامل اصحاب رسول خدا(صلّی الله علیه وآله وسلّم) در زمان آن حضرت و پس از آن شامل صادقان بعدی می‏شود. در ادامه می‏گوید: «بوی جعل نواصب و روافض در این دو روایت به مشامم می‏رسد».[22]

سخن محمدرشیدرضا، صاحب تفسیرالمنار بر اصل اعتقاد به عدالت صحابه استوار است که از اعتقادات اساسی اهل سنّت است. اگر واقعاً سخن عبداللَّه بن عمر آن گونه باشد که وی نقل کرده، جای این سؤال هست که در مثل جنگ جمل که دو طرف جنگ، اصحاب رسول خدا(صلّی الله علیه وآله وسلّم) بودند، همراهی با کدام گروه مایه نجات است؟ این تحیّر و سرگردانی در جنگ صفین نیز برای امت اسلامی وجود داشت؛ زیرا به اعتقاد اهل سنّت، معاویه نیز از افتخار صحابت برخوردار بود. دشوارتر از آن، امتثال این فرمان در زمان‏های بعد، از جمله زمان ماست که از زمان پیامبر اکرم(صلّی الله علیه وآله وسلّم) دور هستیم؛ زیرا گروه‏های فراوانی ادّعای مسلمانی، پیروی از رسول خدا(صلّی الله علیه وآله وسلّم) و از گروه صادقان بودن دارند.

به بیان دیگر، دستور همراهی با صادقان که فرمانی برای یافتن راه هدایت و برطرف شدن اختلافات است، خود موجب گمراهی و اختلافات جدید می‏شود. بنابراین، نمی‏توان با عنوان کلّی «صادقین» مشکلات را حل کرد، بلکه باید منبع موثّق و معتبری برای تطبیق این عنوان کلّی بر مصداق یا مصادیق معیّن یافت. بر این اساس، روشن نیست بوی جعل روافض که امثال رشید رضا بر شیعیان اطلاق می‏کنند از روایت ابن‏ عباس و ابوجعفر چگونه مشام ایشان را آزرده که ادّعای شیعیان و نواصب را به یک چوب رانده است؟

ممکن است گفته شود «اهل‏ بیت» که حاکم حسکانی از عبداللَّه‏ بن‏ عمر نقل کرده، مصادیقی غیر از مصادیق معروف نزد شیعیان دارد، اما در پاسخ باید گفت: البته برخی از علمای اهل سنت واژه «اهل‌البیت» را در معنای دیگری به کار برده‌اند، لیکن اگر عبداللَّه‏بن‏عمر نیز چنین معنایی را اراده کرده باشد، اشکال سرگردانی امت در مثل جنگ جمل، صفین و نزاع بنی‌امیه با بنی ‏عباس پیش می‌آید؛ چنان که سرگردانی امت‏های بعد نیز پیش می‌آید؛ زیرا امّت به عنوان کلّی «اهل البیت»، به عنوان مصادیق «صادقین» احاله شده‌اند.

[ برگرفته از ادب فنای مقربان، جلد3،صفحه 313-317 ،علامه جوادی آملی ]

 

[1] - کافی، ج 2، ص 104؛ بحار الانوار، ج68، ص2.

[2] - همان.

[3] - شرح غرر الحکم، ج1، ص125.

[4] - همان، ج2، ص143.

[5] - همان، ج1، ص104.

[6] - همان، ص68.

[7] - کافی، ج 1، ض 26؛ بحار الانوار، ج75، ص269.

[8] - شرح غرر الحکم، ج1، ص81

[9] - شرح غرر الحکم، ج1، ص290.

[10] - بحار الانوار، ج69، ص259.

[11] - همان، ص247.

[12] - همان، ص261.

[13] - همان، ص260.

[14] - همان، ص261.

[15] - همان، ص250.

[16] - همان، ص263.

[17] - همان

[18] - شرح نهج‌البلاغه، ج6، 375، ذیل خطبه 85.

[19] - سوره توبه، آیه 119.

[20] - تفسیر نورالثقلین، ج2، ص280.

[21] - شواهدالتنزیل، ج1، ص262، ذیل آیه.

[22] - المنار، ج11، ص72، ذیل آیه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ دی ۹۲ ، ۰۰:۲۳
lesane sedq

دعای کمیل

پنجشنبه, ۱۹ دی ۱۳۹۲، ۱۱:۵۱ ب.ظ

دعای کمیل با صدای اباذر الحلواجی
 

 

 

دعای کمیل با صدای میثم التمار

 

 

 

عای کمیل با صدای ابو بشر

 

دریافت


 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۹۲ ، ۲۳:۵۱
lesane sedq

 

شعرخوانی سید حمیدرضا برقعی در محضر رهبر انقلاب

 

http://snn.ir/NSite/FullStory/Video/?Serv=12&Id=237377&Sgr=137

 

چشم واکن احد آیینــه عبرت شد و رفت

دشمن باخته بر جنگ مسلط شد و رفت

آنکه انگیــــزه اش از جنگ غنیمت باشــد

با خبر نیست که طاعت به اطاعت باشد ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۹۲ ، ۲۲:۴۵
lesane sedq

علی یا علــــــــــــی

چهارشنبه, ۱ آبان ۱۳۹۲، ۰۵:۵۱ ب.ظ

دریافت
 سرود بسیار زیبای علی علی با صدای اباذر الحلواچی

عید غدیر بر همه عاشقان ولایت مبارکــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
 

 

متن سرود:

علی علی                 علی علی

----------------

نور الهدایه             خیر البرایه

----------------

 

علی قـــائد    علی صامد    علی خوّاض الشدد

علی إسمه     علی علـمه    أنزله الفرد الصمـد

علی ثوره     علی جمره    بالحریبه ما له نِــد

علی قِـبله      علی لجـله     صارت الکعبه مهد

 

بحر الفضـــــایل        حاز المنازل   وش ما أواصل          لا مـــــــــا أوفـّی

فی فضله یشهد         الله ومــحمد   وفکره المخــلـّد         ما یحوی وصفی


أصـرخ إذا جار الزمن            بالمحـن          یا علی

أدرکــنی یا أبا الحسن          یالوطـن         یا علی

حبـــــک بـدلالی سکـن            کل رکن         یا علی

لو ون بـذکرک یطمئن            ما یـون         یا علی

باب المدینه             وحامی نبینه

----------------

 

علی منهج       علـی تلهج              باسمک املاک السمه

علی صوله       علـی جوله             علی بتــــــــار ودمه

علی سجده        علـــی خده               للعلی دمعــــــه همه

علی لـــولا       علی مولى               من کفو لفاطـــــــمه

 

الهـادی إنته             إســلامه صنته       إسمه رفعته           صنت الأمانه

إنته الرساله            وسیف العداله          ونبع البساله        یا مــــلتجانه

 

یمکسر أصنام الکفـــر          یالطــــهر                 یا علی

باذل لجل خیر البــشر           إلــــعمــر                 یا علی

یوم المبیت انت الذخر         وفی بـدر                یا علی

ابسیفک الدین انتــصر          وانتـشـــر                یا علی

دربک مــــــسدد                   واســـمک مخلد

----------------

 

علی حــجة     وعلی ملجى             هو غیاث الملتجــــــین

علی ناصـر     علی حاضــر            سیفه للمــــــعانـــــدین

علی عالـی       علی مالـــی              غیره من جور السنین

علی یحضر    علی اجهــر              یا أمیـــــر المـــؤمنین

----------------

حبک عبادة               وقربک سعادة

----------------

 

ما اخلی حـبک وما اخلی دربک          اقلبلنی عبدک یا بو الأیــــــمة

خذ قلبی هایم حــــبک املازم           اقبلنی خـادم   واشرفها خدمة

 

یمنور اعقــــــــــول الأمم                بالعلــــم                  یا علی

هبل بقاعـــــــک ارتطـــــم                وانهشم                   یا علی

من مرحب الراس انجسم               وانهزم                   یا علی

عــــمر بــن ود ذاق الألم                ما سلم                    یا علی

شمس الدیانة           عزنه وحمانه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۲ ، ۱۷:۵۱
lesane sedq

زنگ خطر

دوشنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۲، ۱۲:۰۲ ق.ظ

نمیدونم کتاب سیری در نهج البلاغه استاد شهید مرتضی مطهری رو خوندیدید یا نه ؟ به نظرم یکی از کتابهاییه که لذت مطالعه رو در جان آدم بجا میذاره . این کتاب به معرفی بخشهای مختلف نهج البلاغه میپردازه و با دقتی ستودنی دیدگاه های امیرالمومنین علی علیه السلام رو در مسائل مختلف تبیین میکنه.

قسمتی از این کتاب که جمله به جمله اش مثل سایر آثار استاد جای تامل داره:

« انسان خصیصه‏ ای دارد که ایده آل جو و کمال مطلوب خواه آفریده شده است‏ در جستجوی چیزی است که پیوندش با او بیش از یک ارتباط معمولی باشدبه عبارت دیگر : انسان در سرشت خویش پرستنده و تقدیس کننده آفریده‏
شده است و در جستجوی چیزی است که او را منتهای آرزوی خویش قرار دهد و" او " همه چیزش بشود .
اینجا است که اگر انسان خوب رهبری نشود و خود از خود مراقبت نکند ،ارتباط و " علاقه " او به اشیاء به " تعلق " و " وابستگی " تغییرشکل می‏دهد ، " وسیله " به " هدف " استحاله می‏شود ، " رابطه " به‏ صورت " بند " و " زنجیر " در می‏آید ، حرکت و تلاش و آزادی مبدل به‏ توقف و رضایت و اسارت می‏گردد .
اینست آن چیزی که نبایستنی است و برخلاف نظام تکاملی جهان است و ازنوع نقص و نیستی است نه کمال و هستی ، و اینست آن چیزی که آفت انسان‏ و بیماری خطرناک انسان است و اینست آن چیزی که قرآن و نهج البلاغه‏ انسان را نسبت به آن هشدار می‏دهند و اعلام خطر می‏کنند

(سیری در نهج البلاغه ص 271)

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۹۲ ، ۰۰:۰۲
lesane sedq

حکمت تمام

شنبه, ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۷:۵۴ ب.ظ

حضرت آقا در یکی از درساشون این حدیث امیرالمومنین علی علیه السلام رو شرح دادن که از نظر ایشون این حدیث حکمت تمامی است که همه ضررهایی رو که متوجه جامعه میشه در اثر مواردی است که در این سخن حکیمانه حضرت بیان شده . ما به نقل از سایت معظم له اون رو  نقل میکنیم البته کمی خلاصه تر:

هرکس این چهار صفت رو از خود دور کنه هیچ حادثه ناخوشایندی متوجه او نمی شود:

1 - عجله یعنی بدون تأنی و دقت تصمیم گیری کند یا کاری را اجرا نماید. عجله غیر از سرعت در عمل است.

2 - لجاجت ، یکی از مسائل خطرناک و بلا های دامنگیر ، اصرار و پافشاری ناحق در مساله ایست که چون این حرف را گفته و یا چنین موضعی را اتخاذ کرده حاضر نیست عقب نشینی کند ولو خلاف آن ثابت شود.

3 - مغرور شدن و خود شگفتی که انسان نقصها و ضعفهای خود را ندیده و احیانا محسناتش را بزرگ بشمرد.

4 - کاهلی و سستی یعنی کار امروز را به فردا افکندن و تاخیر انداختن.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۹:۵۴
lesane sedq