درهای الهی
تا حالا موقع خوندن سوره بقره، وقتی به آیه 189 «ولَیسَ البِرُّ بِأن تَأتوا البُیوتَ مِن ظُهورِها ولکِنَّ البِرَّ مَنِ اتَّقی وَ أتُوا البُیوتَ مِنابوابِها» با خودتون فکر کردید که منظور از بیوت چیه؟ منظور از ابواب چی؟ البته این آیه مربوط میشه به یکی از رسوم جاهلی که وقتی احرام می بستن دیگه از درها وارد نمی شدن بلکه از پشت خونه، سوراخی ایجاد می کردن و وارد اون خونه می شدن. ولی این ظاهر آیه است. این آیه مث بسیاری از آیات قرآن مصادیقی داره که بطن آیه محسوب میشه و کلام معصوم علیهم السلام اونو روشن می کنه.
آیت الله جوادی آملی در تفسیر این آیه توضیح بسیار زیبایی دارن:
عن علی(علیهالسلام): «نحن الشِّعار والأصحاب والخزنة والأبواب و لاتؤتی البیوت إلاّ منبوابها؛ فمن أتاها من غیر أبوابها سُمّی سارقاً».[ نهج البلاغه، خطبه 154، بند 2 ـ 3. ]
عن سعد، عن أبی جعفر(علیهالسلام) قال: سألته عن هذه الآیة: (ولَیسَ البِرُّ بِأنتَأتوا البُیوتَ مِن ظُهورِها ولکِنَّ البِرَّ مَنِ اتَّقی وَ أتُوا البُیوتَ مِن أبوابِها)، فقال: «آل محمد(صلّی الله علیه وآله وسلّم) أبواب الله و سبیله و الدّعاة إلی الجنّة و القادة إلیها و الأدلّاء علیها إلی یوم القیامة».[تفسیر العیاشی، ج1، ص86]
همانطور که قرآن حبل متین الهی است و انزال آن به معنای آویختن آن است، نه انداختن، از اینرو صدر و ساقه نشئه علم را زیر پوشش دارد، انسان کامل معصوم(علیهالسلام) که دارای مقام منیع نبوت، رسالت یا امامت است، ارسال یا اعزام وی به معنای آویختن چنین مقام فراگیری است که آغاز و انجام قلمرو عین را دربر میگیرد.
آنچه از حدیث مأثور و مشهور ثقلین برمیآید این است که انفکاک هیچیک از این دو از دیگری در هیچ حدّی از حدود طبیعت، مثال و عقل محض ممکن نیست؛ یعنی نه در علوم ادبی میتوان بهره صحیح از قرآنِ بدون حدیث اهل بیت(علیهمالسلام) برد، زیرا این دو در قلمرو الفاظ و ادب و فنون آن هماهنگاند، و نه در دانشهای فقهی و حقوقی چنین بهرهای ممکن است و نه در معارف حِکَمی و کلامی میسور و نه در مشاهد عرفانی مقدور است.
راز مطلب آن است که هرچند قرآن به مثابه بیتْ و اَصل بوده و حدیث اهل بیت(علیهمالسلام) به منزله دَر و فرع محسوب میشود و از اینرو باید بر قرآن عرضه شود تا اصل اعتبار آن احراز گردد؛ لیکن تمامیت حجّت و به نصاب رسیدن هدایت، مرهون انضمام این دو وزنه وزین است و این دو حبل متین به هم کاملاً گره خوردهاند و ثمره تلخِ تفکیک یکی از دیگری که به عنوان «سرقت» مطرح شده، جز خسران چیز دیگری نخواهد بود، هرچند ممکن است این خسارتِ غمبار در دنیا ظاهر نگردد، زیرا آن انسان کامل معصوم(علیهالسلام) که امروز دَرِ مدینه علم و حکمت نبوی(صلّی الله علیه وآله وسلّم) است، فردا دَرِ بهشت رضوان الهی است. آیا ممکن است کسی از غیر دَرِ بهشت بتواند وارد شود؟ آیا در روز عدل محض که حاکمی جز خداوند نیست و اراده احدی غیر از عزم الهی نافذ نیست میتوان بر خلاف مشیئت خدا کار کرد؟[تسنیم، جلد 9 - صفحه 564]